Friday, December 14, 2007

سلام Hi


با درود وسپاس
محسن موسوی زاده  09153093733



Few sites and blogs Author

My Other sites and weblogs


گزارش روزنامه ی شهر آرا shahrara newspaper  report
آنچه در زیر ملاحظه می فرمایید .گزارشی است که در روزنامه ی شهر آرا به چاپ رسید و در شهر آرا آن لاین نیز منتشر گردید:

گفتگو با پدر اوریگامی ایران
شهرآراآنلاین:  هنوز هم مانند دوران کودکی اش به دنبال این بود تا با استفاده از چندتکه کاغذ را بدون برش به شکل‌های مختلفی تبدیل و برایش فرقی نداشت که این تکه کاغذ پروانه، ماشین کوچک بازی یا نماد دیگری را درذهنش زنده کند، فقط مهم این است که روزی به آرزویش برسد و اسمش با لقب پدر علم اوریگامی کشور، سر زبان‌ها جاری شود.

به گزارش گروه شهرشهرآراآنلاین

نبوغ ذهنی‌اش به او این اجازه را نمی‌دهد، تا جلوی این همه استعدادهای ذهنی‌اش را بگیرد و به قول خودش از سال‌ها قبل ساعت‌ها می‌نشسته با هوش هنری خودش پوست شکلات و یک ساچمه کوچک را تبدیل به وسیله جالب و شگفت انگیز کند.که شکل استوانه‌ای دارد و همیشه به صورت قائم می‌ایستد. همه‌اش که همین‌ها نیست، ماشین‌هایی که با استفاده از قرقره‌های دور افتاده و چوب... درست می‌کرد تا جز خودش دوستان یا خواهر و برادرش نیز با هنر انگشتانش بازی کنند.

از‌‌ همان اول که وارد پیروزی ۱۶می شوم، بادیدن کارهای متفاوتی که در دفتر کار و کارگاه کوچکش دارد، به نبوغ ذوق و سلیقه‌اش می‌توانم پی ببرم. شنیده بودم که این مرد سحر­­­آمیز کارهای عجیب و غریب زیادی انجام می‌دهد وحالا با چشم‌هایم می‌بینم ولذت می‌برم.

هرطرف از چهارگوشه‌های دیوار زندگی‌اش را که نگاه کنی، تزیین شده آن هم با یک مدل و ترکیب خاص از رنگ‌ها وشکل‌های متفاوت.، کنار همه این‌ها لوح‌های تقدیر ویک مجله خارجی که اسم محسن موسوی‌زاده را روی سینه دیوار برده‌اند، نشان از موفقیت او دارد.

روبرویش می‌نشینم، تا من را دونه دونه از آنچه که در ذهنش بر روی کاغذ‌ها پیاده می‌شود، آشنا کند و بگوید چه شد که محسن موسوی‌زاده پدر علم اوریگامی در ایران نامآور شود....

برای یادگیری علم از گوارشگ گذشتیم

 از همان بچگی فهمیدم که پدر من درمیان کتاب خوان‌ها و قلم به دستان برای خودش برو وبیایی دارد، این علاقه پدرم به نوشتن باعث شد تا فرزندانش را برای پیشرفت تحصیلی به مشهد بیاورد و از آن پس شغل قنادی ساخت آبنبات و نبات سازی را انتخاب کند.

پسر کو که دارد، نشون از پدر

 او که موفقیت‌هایش را از‌‌ همان اول مدیون پدرش می‌داند، می‌گوید: یادم می‌آید، خدا بیامرز پدرم در زمینه گچ بری، نقاشی و گل سازی مهارت خاصی داشت، و در بیشتر اوقات زندگی‌اش کتاب می‌خواند وما را به خواندن کتاب و پرداختن به کارهای تشویق می‌کرد، تاما روزی با این هنر‌ها انس بگیریم.

او ادامه می‌دهد: در دوران بچگی چون در روستا زندگی می‌کردم، و فاقد هرگونه امکانات رفاهی بودیم، دوست داشتم روزی برای تحقق بخشیدن آرزو‌هایم بتوانم حداقل طراح چند مدل اسباب بازی بوده باشم که خوشبختانه الان به وسیله علم اوریگامی به آن هدف رسیدم...

اعتمادم را جذب کردم

موسوی‌زاده که از‌‌ همان دوران کودکی برای رسیدن به اهدافش پله‌های ترقی را یکی یکی طی کرده است، به یاد آن دوران خاطره انگیزش می‌افتد و می‌گوید: بزرگ‌تر که شدم، هم سطح مطالعاتم افزون شد، و هم برای کارهای بزرگ‌تر و مفید‌تر آماده کردم. راستش من با توجه به روحیه‌ام دوست داشتم خودم نان آور روزی خودم باشم، به همین دلیل با ساختار وکارکرد وسایل منزل شروع کردم و خوب آشنا شدم، چند روز بعد با اعتماد کامل اطلاعیه‌ای روی شیشه مغازه پدرم با این مضمون «تعمیرتمام وسایل منزل پذیرفته می‌شود» چسباندم، روز بعد یکی از همسایه‌ها به پدرم سپرد تا پسرت را برای تعمیر به خانهٔ ما بفرست، من هم خوشحال همراه یکی از دوستانم به منزل ایشان رفتم و به من اطلاع دادند که کولرشان خراب است، ووقتی پشت بام خانه رفتیم چون تو عمرم کولر را از نزدیک ندیده بودم چه اینکه بخواهد تعمیر آنرا آموخته باشم، به صاحب خانه گفتم شما بروید پایین، اینچا جلوی آفتاب اذیت می‌شوید! به هر حال به زور در کولر را باز کردم، تمام مکانیزم کاری آنرا بررسی کردم و مشکلش را فهمیدم و تعمیرش کردم و رو سفید آبروی خود و پدرم شدم.

 شور و نشاط انقلابی همراه بود با انتخاب آینده تحصیلی‌ام

 این پدر علم اوریگامی محله ما در ادامه گریزی می‌زند به دوران تحصیلی‌اش که مصادف شده بود با سال‌های شور و شوق انقلابی، که هر لحظه از زندگی‌اش کوله باری از خاطره برای او در این ایام به رقم می‌آورد، چندی پلک‌هایش را بروی هم می‌گذارد و به یاد آن دوران می‌گوید: از هنر عکاسی استفاده کردم و در روزهایی که سربازان مدرسه خسروی را تحصن می‌کردند، از فرصت استفاده کرده و عکس‌های خاطره انگیز زیادی گرفتم.

 او که تمام کتابخانه اتاقش پر است از کتاب‌های قدیمی، در ادامه ازعلاقه‌اش به رشته ریاضی و فیزیک می‌گوید: قبل از اینکه در دانشگاه علوم فردوسی قبول شوم، دوسال در تربیت معلم مشهد ریاضی خواندم و بعد وارد دانشکده علوم فردوسی شدم و به خاطر تمام علاقه‌ام، فیزیک را انتخاب کردم و مشغول اجرایی کردن بعضی از فکرهای جدیدم شدم.

از بزرگان، بزرگ شدن را آموختم

موسوی که در سال‌های تحصیلی‌اش با استادان بزرگی آشنا شد، از رابطه دوستانه با استادان بزرگ اشاره کرد و ادامه می‌دهد: آن زمان مردم محل خیلی دانشجو دوست داشتند و حضوراستادان بزرگی مانند دکتر بزرگ نیا، دکتر سرپیشه‌ای و دکتر شاه طهماسبی دانشکده ما را درکل ایران نمونه کرده بود، بهره بردیم و از محضر این استادان بزرگ بودن را آموختیم.

یکی پس دیگری....

این دانشمند بزرگ محله ما در ادامه یکی پس از دیگری از طرح‌هایش صحبت می‌کند و می‌گوید: اولین طرحم اسمش کامپیو‌تر صدا بود که به سازمان پژوهش‌های علمی آن زمان ارائه کردم و درادامه نیز حدود ۵۰درس مختلف ریاضی را ملموس تدرس کردم و دانش آموزان به سادگی مسائلی چون جذر و درصد اعداد، مخرج گرفتن و... را با این اصول ساده فرا گرفتند، تا برای همیشه ترس و دلهره را از این نمره کنار بگذارند.

از علم فیزیک استفاده کاربردی کردم

موسوی‌زاده درادامه از اسم طرح بعدی‌اش که به نام دایره مثلثاتی نام گذاری شده بود، می‌گوید: با استفاده از این طرح درعرض چهارساعت کل محتویات کتاب مثلثات را به دانش آموزان که علاقه‌مند به رشته ریاضی و فیزیک هستند، یاد داد.

او ادامه می‌دهد: حل فرمول‌های ریاضی و فیزیک برای من لذت خاصی را به دنبال می‌آورد و تمام تلاشم این است که از علم فیزیک استفاده کاربردی در زندگی روزمره کنم و به همین دلیل نوسان گر مکانیکی که مورد تایید انجمن فیزیک ایران قرار گرفت را برای درک بهتر نوسان‌های سینوسی ارائه دهم.

از دهه هفتاد به بعد...

پدر علم اوریگامی محله ماتوی همه سال‌های زندگی‌اش دست از تلاش در حوزه‌های علمی برنمی دارد، با لبخندی برلب می‌گوید: طرح پارک آموزش را به دلیل جذب مخاطب عمومی ارائه دادم و تمام توانم این بود، که که پارک و تفرجگاه هارا به گونه‌ای طراحی کنیم که مردم به خصوص بچه‌ها ضمن بازی و تفریح چیز یاد بگیرند.

موسوی‌زاده از فواید طرحش می‌گوید: دراین طرح وسایل ارائه شده، به گونه‌ای بادوام طراحی شده‌اند، که هنگام بازی احتمال خراب شدن آن‌ها کاهش یابد و به کودکان آسیبی نرسد. ودر تمام این موارد سعی شده حس کنجکاوی بیننده تحریک شود و بچه‌ها به حل معمای گنجانده شده درهر وسیله راغب گردند.

از آموزش به آزمایش رسیدم...

دراین زمان دونه دونه از طرح‌های ارائه شده‌اش را برای ما می‌گوید: زمانی که مسئول آزمایشگاه مرکزی ناحیه شش آموزش و پرورش بودم، می‌دیدم که خیلی‌ها از آزمایشگاه‌های مدارس اصلا مورد توجه قرار نمی‌گیرد و دانش آموزان را به آنجا نمی‌برند یا در صورت استفده از آن خیلی از وسایلش خراب شده و بدون استفاده مانده است.

او ادامه می‌دهد: فرم‌ها، جداول و نمودارهایی تهیه کردم و به تمام مدارس فرستادم که با وجود این فرم‌ها هم معلم و هم دانش آموزان دریک جریان قرار می‌گرفتند و مطمئنا از این راه با وسایل آزمایشگاهی آشنا می‌شدند و سر آخر هم گزارش کارشان دره‌مان فرم‌ها می‌نوشتند و هم اکنون خوشبختانه این طرح در اکثر استان‌های کشور اجرا می‌شود.

طرح نرم  افزار آموزش اوریگامی را به بازار آوردم

پدر این علم در ادامه ما را با طرح‌های اوریگامی که با دستان او درست شده است، اشاره می‌کند و می‌گوید: اوریگامی یعنی هنر تا زدن تا دادن کاغذ، در این طرح فقط با تا زدن یک برگ کاغذ و بدون استفاده از قیچی، چسب و وسایل دیگر، یک وسیله حیوان و یا اشکال خاصی ساخته می‌شود که به عنوان اسباب سازی بچه‌ها توانسته، از آن استفاده کنند.

موسوی‌زاده همچنین از فواید طرح‌های اوریگامی برای شناخت بیشتر ما از این علم به ما می‌گوید: جدای از یک اسباب بازی مهیج برای بچه‌ها، می‌توان به ساخت ساختمان‌های بزرگ و جالبی در سراسر جهان اشاره کرد، که از همین رو اشکال اوریگامی ساخته شده، مانند ساختمان بزرگ‌ترین تلسکوپ فضایی جهان به نام شیشه‌ای که مساحتش در حالت باز، بیشتر از حالت مساحت یک زمین فوتبال است، یا ساختمان کتابخانه عمومی شهر سائل، از دیگر کاربردهای اوریگامی ساخت زیبا و مقاوم در برابر زلزله است.

او نگاهی به آثار طراحی کرده‌اش با استفاده از علم اوریگامی‌اش می‌اندازد و ادامه ‌می دهد: این هنر در ساخت نقشه‌ها، چادر‌ها، ظرف‌های غذا، در‌دنیای ریاضیات مهندسی و علوم، کاربردهای عجیب و جالبی دارد.

 همراه با فعالیت های علم اوریگامی وارد طراحی و ایده پردازی پارک کمر بندی مشهدشدم

موسوی‌زاده از چندی پیش با علم اوریگامی توانسته طرح‌های زیادی در مورد علم اوریگامی بدهد، در ادامه می‌گوید:‌‌ هم راه با فعالیت های اوریگامی چندین طرح شهری از جمله طرح پارک کمر بندی مشهد  را به شهرداری مشهد ارائه دادم که از طرف جناب آقای مهندس پژمان نیز مورد توجه قرار گرفت
همانگونه که گفته شد چند سال طول کشید تا ایده ی پارک کمربندی مشهد را با مستندات کافی آماده ی ارائه به جامعه گردید. این طرح اولین بار در تاریخ 07/07/1390 برای چند نفر از مدیران ارسال گردید.سپس طرح کامل تر شد و از تاریخ 04/02/1391 ارسال گسترده ی آن برای رسانه ها و مدیران دولتی شروع شد.در ان تاریخ هنوز بیشتر نوشته ها به صورت دستویس بود .بنا براین با وقت زیادی که برای ویراش و آماده نمودن آن به گونه ای تایپ شده گذاشتم دوباره ارسال گسترده ی آن را برای ده ها رسانه ، چندین نماینده ی مجلس ، بسیاری از مدیران دولتی از جمله دفتر ریاست جمهوری ، نماینده های شورای اسلامی شهر مشهد، شهردار و مدیران شهرداری مشهد و ... و صدها شهروند فرهیخته از تاریخ 28/04/1391 آغاز شد.از آن تاریخ به بعد هر از چند گاهی این طرح را بروز نموده و برای عزیزانی که در بالا نام برده شد بروز رسانی آن ارسال می شود.
آنچه در این بخش شاهد خواهید بود مربوط می شود به پیامدهای ارسال این طرح به مسئولین و رسانه ها. داوری و تفسیر خبر ها با خودشما عزیزان.تا قبل از ارسال این طرح خبری از این حرفها و گزارش ها نبود ، ولی پس از ارئه گسترده ی این طرح نمونه ای از موضع گیریها و اقدام های مدیران و رسانه ها را شاهد هستید. و این شد که طرح پارک کمربندی مشهد به گونه ای یادآور حکایت آتش در نیستان شد.
در نشستی که برای تقدیر از طراحان طرح استقبال از بهار برگزار شده بود خودم طرح پارک کمربندی مشهد را بدست آقای مهندس محمد پژمان شهردار محترم مشهد دادم.و حدود یک تا دو روز بعد آن از دفتر جناب شهردار با دفتر نگارنده تماس گرفتند که بنا به دستور جناب آقای شهردار کپی دو نسخه از طرح شما بنام پارک کمربندی مشهد را با شماره ثبت 61285/62 به  دفتر آقای مهندس هادی جاوید معون معماری و شهرسازی و جناب آقای مهندس کاظمی معاون خدمات شهری شهرداری مشهد برای پیگیری لازم ارسال گردیده است.چند روز بعد فایل اصلی و رنگی طرح را خودم به این دفتر ها تحویل دادم.

  متقعدم شهر مشهد که یک زمانی زنده و با طراوت و دوستداشتنی بود، اکنون شهری است که به خاطر آلودگی هوا و آلاینده‌های زیست محیطی دیگر، ترافیک کشنده، مشکلات حاشیه نشینی، ساخت و سازهای ناهمگون، از بین بردن ارتفاعات و کوههایی که نفس کش و زیبایی شهر هستند با ساخت و ساز‌های ناروا و... آخرین نفس‌های خود را می‌کشد. اگر یک تلاش و همت همگانی و ملی صورت نگیرد و همانند چند دههٔ اخیر برخی از دستگاههای دولتی به کم کاری و صدمه به محیط زیست و مدیریت‌های ناکارآمد خود ادامه دهند، مشهد نه تنها به شهر مرده‌ای تبدیل خواهد شد بلکه بجای رؤیای شهر بهشت ما با واقعیتی بنام جهنم شهر مشهد روبرو خواهیم شد. بدیهی است از تلاش‌های سازندهٔ برخی مدیران شهری که در راه سازندگی مشهد، گام برداشته‌اند، باید سپاس گزار باشیم. اما مهم است بدانیم شهرداری بدون همکاری دستگاه‌های دولتی دیگر توان سامان دهی مشهد و اداره آن را نخواهد داشت.

وی ادامه می‌دهد: دخل و تصرف درمنابع طبیعی از جمله کوه بری در اطراف شهر مشهد یک بلای ملی، بلکه بین المللی است. زیرا این کار صدمه‌های غیر قابل جبران به محیط زیست می‌زند.

موسوی‌زاده می‌گوید: رسیدن به استاندارد فضای سبز برای هر شهروند، کمک شایان به سالم سازی هوای شهرو پیشگیری از افزایش حاشیه نشینی و محدود نمودن پیامد‌های ناگوار آن، که به شدت مشکل بزرگی برای مشهد شده که بر همین اساس با استفاده از طرح اوریگامی طرح کمربند سبز را ارائه دادم.

حرف آخر...

از تمام مسولان می‌خواهم بیشتر به هنرمندان به خصوص هنر علم اوریگامی اهمیت بدهند، به این دلیل که با استفاده از هنر می‌توان وارد دنیای جدیدی از علم فیزیک و ریاضی شد، و به این مبتکران امکانات در اختیارشان قرار دهد تا با خیال راحت به کارشان بپردازند،




Friday, July 20, 2007

Document 1 برخي فعاليت ها



Document 1 حکم ها و سند های برخي فعاليت ها ی علمی ، هنری ، فرهنگی و ... محسن موسوی زاده



























مصاحبه با روزنامه همشهری در مورد پژوهش

برای اینکه بتوان متن را به راحتی خواند روی عکس کلیک نمایید



-->
سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداري مشهد در فراخوانی تحت عنوان مشق شهر در آذر ماه هزارو سیصدو هشتاد و شش ، توانستند هزارو سيصدو چهل و دو طرح را از شهروندان دريافت نمايند كه از بين این طراحان، آنها سي نفر را به عنوان طراح برگزيده انتخاب كرده و از بين آن سي نفر، پنج طراح را ، به عنوان طراح ويژه برگزيدند ، اينجانب يكي از آن پنج نفر هستم . از آن جلسه که در فرهنگ سرای شهر بهشت برگزار گردید، گزارش كتبي و تصويري نيز تهيه نمودند.یکی از عوامل برگذار کننده شخصی بنام آقای سعیدی زاده از پرسنل شهرداری بودند. تقا ضا دارم در خواست ارائه گذارش آن جلسه را بفرماييد تا صحبت هايي كه در آن رابطه دارم به صورت مستند تقديم حضور شود. آن مستندات بسيار لازم هستند تا ببينيد برخي از طرح هايي كه شهرداري محترم انجام داده است ريشه در كجا دارد و طراح واقعي آن طرح ها چه كساني هستند. يكي از طرح هايي كه در فراخوان مشهد چهارده صفر چهار به آنها داده ام طرح ضرورت ثبت ايده ها و طرح ها در تمام مراكزي هست كه طرح يا ايده براي اولين بار به آنجا ارائه مي گردد. اگر آن گزارش آخرين جلسه در ساختمان شهر بهشت خيابان مدرس كه پنج طراح ويژه دعوت شده بودند به گونه دقيق و كامل دريافت نماييد ، آنوقت شايد معلوم شود كه خود طرح شهرنوشت و طرح مشهد چهارده صفر چهار و برخي طرح هاي ديگر ، اولين بار توسط چه كسي و با چه نامي ، ارائه گرديده است. همانگونه که در فراخوان چاپ شده در رسانه ها ملاحظه می فرمایید نوشته شده: به اندیشه های برتر جوائز نفیسی اهدا می گردد.


ولی علی رغم گذشت حدود سه سال از آن موقع و پیگیریهای مختلف نگارنده خبری از انجام آن نشد.به تدریج می دیدم بسیاری از طرح ها را شهرداری اجرا می کند که من در این نشست و فراخوان به آنها داده بودم.به من حق بدهید که گمان نمایم این فراخوان ها برای بدست آوردن طرح های شهروندان و سپس ارائه و اجرای آن با کمی تغییر بنام خودشان می باشد.یکی از طرح ایی که در آن موقع به صورت کتبی به عنوان مهمترین طرح این فراخوان ارائه نموده بودم طرح آموزش الکترونیک شهروندان بود، که بعدا بنام آموزش شهروندان الکترونیک حدود صدها هزار نفر از مردم آموزش دیدند.من چگونه باور کنم که اینگونه طرح هایی که به شهرداری ارئه نموده ام و بعد دقیقا مانند آن یا مشابه آن اجرا شده، طرحی نباشد که از روی طرح های اینجانب کپی شده و بدون در نظر گرفتن حقوق طراح بنام دیگران اجرا می شود؟
در زمان آقای حسین شادکام نیز این شکایت را تقدیم نمودم ایشان لطف نموده مرا دعوت نموده و نشستی حضوری داشتیم. در حضور اینجانب از همکارانشان در این مورد استعلام فرمودند، همکاران محترمشان گفته ها و نوشته ای مرا تایید فرمودند، و ایشان قول دادند در اولین عید پیش رو مراسم تقدیر و دلجویی انجام شود ولی با اینکه به صداقت ایشان اعتماد کامل دارم ، باز هم این قول انجام نشد.لذا تصمیم به این شد که به قسمت های دیگری از دستگاه های دولتی که به گونه ای نظارت به حسن انجام این دستگاه دولتی دارند اطلاع رسانی و درخواست کمک شود، تا شاید جلو بی اعتمادی شهروندان به دستگاه های دولتی گرفته شده و شهروندان فرهیخته باز هم رغبت شرکت نمودن در فرایند ساختن شهر و کشوری سالم و پایدار را داشته باشند

 .
همین مشکل برای بسیاری دیگر از طرح های اینجانب پیش آمد مانند پارک آموزش و طرح شهروند الکترونیک ٬ طرح زیبا سازی شهر و ... این فرهنگ نادرستی است که در دستگاه های دولتی آشکارا قابل مشاهده است و بیشتر سازمانها و دستگاه های دولتی از راه های مختلف از جمله برگزاری همایش ها ٬ مسابقه ها و فراخوان طرح و ایده و ... به طرح های شهروندان دست می یابند و بعد بدون پرداخت حق و حقوق آنها با اندکی تغییر نام طرح ها را به نام دستگاه دولتی یا بنام هر فردی که بخواهند اجرا می کنند.جا دارد افراد سالم دستگاه های دولتی و دیگر   شهروندان محترم به گونه ای مطلوب جلو ی این کارهای ناسالم را گرفته و فرهنگ سالم و درست را جایگزین آن کنند